بعد یه مدت دوری
سلام
سلامی گرم تو این روزهای سرد زمستون به همه نی نی وبلاگی ها
باید ازتون معذرت بخوام تو این مدتی که نبودم یه سری کارا و مشغله های روز مرگی که باعث شده بودن تا نتونم به وبلاگ محمد جونم سر بزنم در عوض کلی حرف دارم که براتون می گم
از آقا محمد شروع کنم که یه بلایی شده که نگو زمین و آسمون رو به هم می کوبه خاله فداش بشه هر جی بگم از این گل پسر بازم کم گفتم
دو سه قدم تاتی تای می کنه آخ خیلی تنبله زود خسته می شه می شینه رو زمین
جیگرشو بخوره خاله وقتی تک تک اعضای خانواده رو صدا می زنم زودی با سرش برمیگرده با چشاش نشونم می ده ،
در قسمت تلویزیون و کنترل و برق و سیم و .... اینا هم که واسه خودش یک تیکه مهندسه
فقط از عمو احمدش حساب می بره وقتی یه کار خطرناکی انجام می ده هیچ کس از پس کارش برنمی یاد این عمو احمد که یه نگاهی بهش می کنه که قربونش برم خاله دست از خطا برمی داره
تا مامان مهین می شینه یه ذره آرایش کنه گل پسر ما فضولی گل می کنه همه دستاشو کثیف می کنه فداش بشم می یام دعواش می کنم که ای وای چرا دستاتو کثیف کردی فدای چشات بشم یه جوری به دستات نگاه می کنی که همون موقع قند تو دلم آب می شه قربون نگاه کودکانت بشم
جیگر خاله خیلی زرنگ شده هزار ماشالاه
سری بعد با عکسای تازه می یام