محمدمحمد، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 6 روز سن داره

محمد جیگر خاله

جیگر خاله

1390/12/21 10:31
نویسنده : خاله زهرا
791 بازدید
اشتراک گذاری

دیشب وقتی از سر کار دراومدم ساعت30/9 شب بود که رسیدم خونه تو بغل

مامان مهین داشتی شیر می خوردی وقتی رسیدم پیشت یه گاز کوچولو ازت

گرفتم یه صدایی درآوردی بعدش منو دیدی یه تبسم کوچولو تو لبت گل کرد که

من تورو از بغل مامان برداشتم خیلی دلم برات تنگ شده بود فدات بشم اخ روز

به روز ماشاله بزرگتر می شی قربونت بشم

 

niniweblog.comniniweblog.comniniweblog.comniniweblog.comniniweblog.comniniweblog.comniniweblog.com

خاله به اندازه سناره های آسمون دوست داره . . .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

خاله ی ستاره
18 اسفند 90 9:08
akheeeeey jigaraaam mashalla cheghad nanaziye jigar talla khoshhal mishim be maam sar bezanid