محمدمحمد، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 24 روز سن داره

محمد جیگر خاله

چهارشنبه سوری

1392/12/28 10:41
نویسنده : خاله زهرا
502 بازدید
اشتراک گذاری

سلامی گرم مانند شعله های اتیش چهارشنبه سوری به همه دوستای گلم

دوستای خوبم این دومین سالی که محمد جونم پیش ماست و با به دنیا اومدنش خانواده ی ما رو پرشورتر و گرم تر کرده و به دنبال اون پسر زاده که این روزا منتظر قدم های کوچولوش هستیم .

بگم براتون از چهارشنبه سوری این سال که محمد جونم چه کارا که نکرد همش صدای ترقه و .... اطراف خونه می اومد محمد خونه مامان جونم بود که قرار بود همگی شام اونجا جمع بشیم قبل از شام خواستیم بریم محوطه خونه کمی خوش بگذرونیم که محمد اولش نمی اومد بالاخره رفتیم کلی ذوق کرده بود وقتی می ترکوندیم جیگرم دستاشو گذاشته بود تو گوشاش احساس می کردم خیلی از صدای انفحار می ترسید ولی از گرمای اتیش لذت می برد بغل دایی داوود از رو اتیش پریدی و ... بعد از کلی خوش گذرونی برگشتیم تا شام بخوریم

و اینم بگم که مامانم برا محمد جون چه چیزا که نخریده یه عروسک خریده که گاوه وقتی دکمشو فشار می دی مثل گاو راه می ره و یه چیزایی می گه خیلی بامزه هستش با یه توپ قرمز البته اینم بگم با انتخاب خود اقا محمد دوتایی رفتن خریدن.وای محمد جون از همه بیشتر بابابزرگ و مامان بزرگ دوست داری شایان ذکر است که اقا محمد اسم خالی بابابزرگ و مامان بزرگ رو صدا می کنه.

و خیلی حرفا که بگم کم گفتم.

و در آخر اینکه ما یعنی من و شوهرم احمد می ریم مسافرت اینجا نیستیم این خیلی بده که وقتی برادر زادم به دنیا می یاد اینجا نیستم ولی خوب عیبی نداره می یام گلم روی ماهشو می بینم ایشالاه.

و اینکه سال خوبی در رو داشته باشین.

به امید دیدار

بازم می یام این سری با عکس می یام.

بای بای

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان آراد(خاطره)
18 فروردین 93 22:33
فرا رسیدن نوروز باستانی، یادآور شکوه ایران و یگانه یادگار جمشید جم بر همه ایرانیان پاک پندار، راست گفتار و نیک کردار خجسته باد . . .